فاطمه رهافاطمه رها، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات خواهر زاده نفسم

بدون عنوان

سلام دردوونه خااه خوبی این وبلاگ رو خودم نساختم برات دادم خاله اسما برات ساخت ببخشید خاله ت یکم بی سواده الان توپنج ماه٢١روزه که توشکم مامانیت هستی امروز خاله کلی از روی شکم مامانت تورو بوس کرد مامانت هی خجالت میکشید میخواست خاله رو بزنه بعد هم رفتم گوشی آوردم صدای قلبت روگوش بدم گوشی سرد بود تو هی لگد زدی نذاشتی بسکه شیطونی ...
20 ارديبهشت 1392

لباسای رها

اینم خریدای مامانی وبابایی برا دخمر ی لباس 5تیکه خوشچل  اینم لباس ١٩تیکه رها جون   پتو خرسی رها کیسه خواب سنجابی             ...
19 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

رها ی خاله خاله جوون فردا روزه مادر امروز با زن داییت رفتیم کلی خرید کردیم برا مادرجونت وبی بی جونت مامانی تو هنو قراره بره بخره ولی فک نکنم امشب بتونه بخره آخه تو مامانی رو اذیت کردی مامانی یکم بی حاله خاله جوون امیدوارم سال دیگه باهم بریم برا مامانی ها خرید کنیم راستی نبودی مادرجونیت رو اذیت کردم ازم پرسید برا چی رفتی بیرون  چی خریدی گفتم هیچی روز مادر مباررررررررک ...
18 ارديبهشت 1392

برای عشقم

با من كه باشي هيچي نميخوام  دنيارو بي تو اصلا نميخوام       وقتي تو هستي    قلبم آروم   زندگي كردن با تو آسونه   بي تو من مردم زندگي سخته    هر كي كه با تو باشه خوشبخته ...
18 ارديبهشت 1392

دلتنگی

  ◄►בلتنگتـــ ڪـﮧ مے شوم   פֿوבم را בر آینـﮧ مے بینم   و בر چشمـانـم   تــو را تماشا مے ڪنم   ڪی مے شود   از آب و آینـﮧ ها برخیزے   و پیش בست هاے פֿـالیـم   بنشیــنے (؟)ܓܨ............................       ...
18 ارديبهشت 1392